جدول جو
جدول جو

معنی علی آباد لوله - جستجوی لغت در جدول جو

علی آباد لوله
(عَ دِ)
دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند واقع در 9هزارگزی جنوب خاوری بیرجند. ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 359 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، میوه های باغ، سبزی و پنبه است. اهالی به زراعت اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن اتومبیل رو است. آب این ده را با لوله بشهر آورده اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

علی آباد کوسه
(عَ دِ کو کِ)
دهی است از دهستان حشون بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در 40 هزارگزی باختر بافت، و 10 هزارگزی شمال راه فرعی سیرجان به بافت. ناحیه ای است جلگه و سردسیر، ودارای 78 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ساکنان این ده از طایفۀ افشار هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
علی آباد آوه
(عَ دِ یَ)
دهی است جزء بخش جعفرآباد شهرستان ساوه. ناحیه ایست جلگه و دارای آب و هوای معتدل، و 259 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه، و میوه های باغ و انار است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان پلاس بافی است. راه آن مالرو است و یک هزارگز با راه شوسه فاصله دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
علی آباد لوچ
(عَ دِ لو لَ)
دهی است از دهستان ییلاق بخش قروۀ شهرستان سنندج واقع در 39 هزارگزی شمال باختری قروه و 6 هزارگزی باختر پای تمر. ناحیه ای است جلگه و سردسیر، و دارای 150 تن سکنه. آب آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات و قلمستان است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، وصنایع دستی زنان بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم است. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا